به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، مراسم بزرگداشت منوچهر طیاب و احمد ضابطی جهرمی به همت انجمن کارگردانان سینمای مستند ایران عصر پنجشنبه ۲۱ آذرماه پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.
محمد حمیدی مقدم دبیر سیزدهمین جشنواره سینما حقیقت در ابتدای این مراسم با اشاره به اینکه جشنواره سیزدهم حقیقت ادای دین ویژه به مفاخر سینما مستند داشته است، گفت: امسال سال سینمای مستند بود و رشد قابل توجه این سینما با انرژی مضاعف جوانان در بخشهای مختلف این رویداد در کنار پاسداشت نسل گذشته بسیار ارزشمند است. من فکر کردم مراسم نکوداشت باید در جریان تپنده جشنواره برگزار شود.
دبیر جشنواره در ادامه صحبتهای خود به بیان ویژگیهایی از این دو هنرمند پرداخت و اضافه کرد: در دهه ۶۰ هر چه از سینمای مستند جهان خواندیم و یاد گرفتیم از ترجمههای دکتر ضابطی جهرمی بود. او در حوزه دانش نظری و ساخت مستند کار کرده و در همان سالها آقای طیاب یک مثال بیبدیل در مستندسازی برای نسل ما بود و هیچ کس با او توان رقابت نداشت. عشق به ایران و سفر؛ پیوند دهنده جهان مستندسازی این دو بزرگوار است، سفر، یادگیری و پله پله پیش رفتن مشخصه این دو هنرمند باسابقه است که باید آن را به جوانان هم بیاموزیم.
در ادامه مراسم و در بخش تقدیر از احمد ضابطی جهرمی، مستند «سنگِ جان» که روند ساخت سردیسی از این هنرمند بود، به نمایش درآمد.
سپس ارد عطارپور مستندساز با حضور در جایگاه درباره احمد ضابطی جهرمی و سالهای دانشجوییاش گفت: من جزو شاگردان سال ۶۲ باغ فردوس بودم، باغ فردوس در آن سالها تکهای از بهشت بود. آقای ضابطی جهرمی را اولین بار در آنجا دیدم و از آن روز تا به حال نسلهای مختلفی از باغ فردوس فارغ التحصیل شدند که همگی از شاگردان ایشان بودند، از نویسنده، فیلمساز تا نظریهپرداز سینمای مستند، دانشجو او بودند.
فتح الله امیری مستندساز نیز که از دانشجویان این هنرمند بوده، در سخنانی بیان کرد: من در سالهای ۸۲ تا ۸۵ در مقطع کارشناسی ارشد شاگردشان بودم و در اواخر دوره فهمیدم که بسیاری از سخنان ایشان را متوجه نشدم برای همین چندین ترم دیگر پس از اتمام مقطع تحصیلی ام، سر کلاسهایشان حاضر شدم.
او ادامه داد: من بیشتر از مستندسازی، اخلاق، وطن دوستی و انسانیت را از وی آموختم. ما مستندسازی را با اشعار فردوسی یاد گرفتیم وتا پایان عمر مدیون ایشان هستم و به اینکه شاگردشان بودم افتخار میکنم و تنها استادی که هنوز هم با او در ارتباط هستیم و مثل یک پدر پیگیر ما هستند، استاد ضابطیجهرمی هستند.
شهابالدین عادل، پژوهشگر سینمای مستند در سخنانی درباره سالهای دوستی و همکاری با این هنرمند و استاد دانشگاه گفت: او را از سال ۱۳۵۴ میشناسم و اولین باری که او را دیدم در زیرزمین دانشکده هنرهای دراماتیک بود زیرا میخواستند یادداشت هایی را درباره سینمای برزیل به مرحوم پرویز شفا نشان دهند. من در آن زمان سال اول بودم و دکتر ضابطی جهرمی سال پایانی. وقتی ایشان فارغ التحصیل شدند دکتر شفا به من گفت او یکی از فارغالتحصیلان بسیار با دانش و مسلط به زبان انگلیسی است که آینده درخشانی دارد و من هم در این سالها چیزی جز این موضوع ندیدم.
وی ادامه داد: ایشان جدای از شخصیت علمیشان که برای همه ما زبانزد است، در حوزه سینمای شوروی، سینمای مستند، ادبیات و ارتباط آن با سینما آثار متعددی را تالیف و ترجمه کردند و علاقه بسیاری به نظریه دارد و همچنین باید گفت مرکز آموزشی و دانشکده سینمایی نبوده که دکتر ضابطیجهرمی نقشی در تاسیس آن نداشته باشند، در هر بخشی از سینمای کشور رد پایی از این استاد وجود دارد.
سپس با حضورمحمد حمیدی مقدم، سلیم غفوری نشان فیروزه جشنواره حقیقت به احمد ضابطی جهرمی اهدا شد.
احمد ضابطیجهرمی پس از دریافت هدایای خود در سخنانی ضمن تشکر از مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و تاکید بر اینکه از سال ۸۳ به صورت افتخاری با این مرکز همکاری داشته، بیان کرد: مدیریت مرکز طی این سالها تغییر کرد ولی نیروهای این مرکز ماندند که از وزنههای اصلی آن هستند.
وی ادامه داد: گاهی از من میپرسند چرا دانشجویان خود را دوست داری؟ پاسخ من بسیار ساده اما آگاهانه است، میگویم اگر دوستشان نداشته باشم نمیتوانم به آنها چیزی بیاموزم، دوستی اصلی من با دانشجویانم پس از فارغالتحصیلی آغاز میشود و پیگیر کارها و احوالشان هستم. آن کس که فکر میکند نیازمند دانش من است با هر ایدئولوژی که باشد من در خدمتش هستم.
ضابطیجهرمی با بیان اینکه این مراسم باید با بزرگداشت آقای طیاب آغاز میشد، به فیلمی که درابتدای مراسم پخش شد اشاره کرد و گفت: استاد رها تندیسی که در فیلم مشاهده کردید را برای من ساختند. این تندیس در زادگاه من قرار گرفته است. مردم زادگاه من مجموعه مستندی که در مدح نخل ـ درختی که من نوجوانیام را با آن سپری کردم ساخته ام ـ را بسیار دوست دارند و برایم جالب است که با یک مستند اینچنین ارتباط برقرار شده است.
ضابطی جهرمی در بخش پایانی صحبتهایش تعریفی آکادمیک از سینمای مستند ارائه کرد و گفت: سینمای مستند، سینمایی راستگو، صادق و اخلاق گراست، سینمای اشخاصی است که نظرات، اظهارات، ادعاهای خود را درباره حقایق با اسناد معتبر همراه میکنند، سینمای مستند، سینمای افراد اهل تحقیق و تفکر است، سینمای افراد پیشرو، رادیکال، منتقد و معترض است و ...
در ادامه مراسم که به تقدیر از منوچهر طیاب اختصاص داشت، همایون امامی درباره این هنرمند پیشکسوت و سالهای فعالیتاش متنی را نوشته بود که در بخشی از آن آمده است: منوچهر طیاب کمی پس از فرخ غفاری و هژیر داریوش که آن ها نیز چون او سینما را در فرنگ آموخته و با جریان سینمای هنری روز جهان به خوبی آشنایند به وطن باز می گردد. طیاب «ریتم» را در سال ۱۳۴۳ به عنوان دومین فیلم خود میسازد و یونسکو فیلم را می بیند و به عنوان منبعی مهم در آموزش تدوین آن را برای دیگر کشورها به اشتراک می گذارد.
او افزود: طیاب معماری خوانده است، پس طبیعی است که نخستین مستندسازی باشد که در مجموعه ای ماندگار معماری ایران را به خاطر جنس منحصر به فردش ثبت کند. مجموعه معماری ایران ساخته و عرضه میشود که امروزه همچنان کارکرد و طراوت خود را دارد به ویژه در مسجدجامع که نه با رویکردی اطلاعاتی که با دیدی هنری حس عبور از برابر این موسیقی منجمد را به خوبی به تو منتقل میکند. در برابر کارنامه سینمایی طیاب، ساعتها می توان سخن گفت.
وی همچنین گفت: طیاب به عنوان ایرانشناسی عاشق در می یابد که پروژههای ایران شناسیاش را اگر در چهار رده اجرایی کند زودتر و بهتر آرزو دیرینهاش را در ثبت پاره های ایران شناسی اجرایی کرده پس ایران را در چهار بخش مستند میکند؛ کویرهای ایران، تمدن حاشیه های البرز و زاگرس و دریای پارس، در چهار فیلم با عنوانهایی چون «همراه باد»، «در دل تنهایی کویر»، «زاگرس: گاهواره تمدنی کهن»، «البرز: زادگاه تمدنی به قدمت تاریخ و دریای پارس» به نمایش درآمد.
خسرو سینایی کارگردان دیگر سخنران این بخش از دوستی بیش از ۶۰ ساله میان خودش و منوچهر طیاب سخن گفت و بیان کرد: از زمانیکه در دانشگاه بودیم تا سفری که به اروپا داشتیم و سپس باهم شروع به تحصیل در رشته معماری کردیم این دوستی وجود داشت. طیاب سابقه سینماییاش بسیار بیشتر از من بود و با مجله ستاره سینما همکاری داشت، اما ۵۰ سال طول کشید تا من خودم را قانع کردم سینما جز یک ابزار نیست و این ابزار را هر کسی با ذهنیت خود از آن بهره می گیرد، کسی دوست دارد آرتیست شود، کسی دوست دارد جنجال به راه بیندازد و کسی هم دوست دارد آن را در خدمت ارتقای فرهنگ جامعه به خدمت بگیرد، طیاب اینگونه بود. اگر به کارنامه سینمایی طیاب نگاه کنید، همه آثارش درباره ایران است، او سعی کرد ریزه فرهنگ های گمشده ایران را نجات دهد.
سپس با حضور خسرو سینایی و محمد حمیدی مقدم نشان فیروزهای جشنواره سینماحقیقت به منوچهر طیاب اهدا شد.
منوچهر طیاب نیز پس از دریافت لوح و تندیس خود با تاکید بر اینکه من این بزرگداشت را شخصی نمیبینم بلکه بزرگداشتی برای سینمای مستند کشور است گفت:ما روزی وارد این مملکت شدیم که چیزی به عنوان سینمای مستند نبود و ما هم نمیدانستیم در چه راهی قدم می گذاریم اما وقتی فیلم «سفال» را ساختم و آن را روی پرده دیدم به خودم گفتم، آرزو دارم در ایران سینمای مستند پا بگیرد.
وی ادامه داد: شرایط به گونهای پیش رفت که ما در این سالها بیش از هزار فیلم مستند ساختیم که در خارج از کشور مورد توجه قرار میگیرند. من در چند جشنواره بین المللی عضو هیات داوران بودم و وقتی فیلم مستند ایرانی نمایش میدادند سالن ها پر از جمعیت میشد. سینمای مستند ما رنگ و بو و هوای دیگری دارد، درست است این سینما را از غرب گرفتیم اما مطابق نیاز جامعه و فرهنگی خودمان استفاده شده است. گر چه نمی توانم بگویم ما مکتب سینمای مستند داریم اما در خانواده سینمای جهان با وجود سینمای مستند، حرفی برای گفتن داریم.
حسین ترابی دیگر مستندساز قدیمی هم در این مراسم به شوخی گفت: قسمت اعظم سینماگران پیشکسوت ما وقتی در جوانی به دانشگاه رفتند، نمیخواستند سینما بخوانند اما احتمالا چون درسهای دیگر سخت بوده است سینما را انتخاب میکردند.
همچنین یکی از شاگردان ضابطی جهرمی در این مراسم، اثر هنری خود را به این هنرمند اهدا کرد.
نظر شما